افسر جوان فضای مجازی

خدایا بصیرمان باش تا از مصیر برنگردیم!
  • خانه 
  • تماس  

ملاک درک رحمت رحیمی خداوند، تبعیت از امام است

02 خرداد 1398 توسط افسر جوان...نوری

با هجوم امواج شبهات و اشکالات مکاتب التقاطی و غیر وحیانی پس از انقلاب اسلامی و مضاعف شدن این هجمه‌ها در سال‌های اخیر شایسته است نخبگان حوزه و دانشگاه بررسی ادله عقلی و نقلی بحث پراهمیت حکومت اسلامی و ولایت فقیه را با نگاهی نو و متناسب با فضای جدید جامعه‌ جهان اسلام و جامعه‌ جهانی مورد بررسی و کنکاش قرار بدهند. در همین راستا سلسله دروس آیت الله محسن اراکی دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی می‌تواند ارائه دهنده‌ بینشی نو و دقیق در این باب باشد.

ملاک درک رحمت رحیمی خداوند، تبعیت از امام است

در جلسات قبل به بررسی برخی از آیات که بر لزوم وحدت و عدم تفرقه در جامعه اسلامی دلالت دارد که از آن‌ها وحدت فرمانروا در نظام سیاسی اسلام استفاده می‌شود، پرداختیم.

آیه دیگری در سوره هود آمده است که می‌فرماید: «وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ * إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ». -باز هم خواهش دارم که روی آیه‌های قرآن خوب تأمل شود؛ یکی از مشکلات ما این است که از قرآن دور شده‌ایم و آن‌ چنان‌ که باید در قرآن غور نکرده‌ایم. آن‌ چنان‌که باید حق فرمان امیرالمؤمنین علیه السلام در تدبر و فهم آیات قرآن را ادا نکرده‌ایم.

در آیه شریفه می‌فرماید: «إلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ». بعضی‌ها می‌گویند اختلاف خیلی خوب بوده و نشانه کمال است اما خیر؛ اختلاف بد است. اختلاف نشان‌دهنده عذاب است. در آیه دیگر می‌فرماید: «قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ». نتیجه عذاب الهی همین است؛ وقتی می‌خواهد قومی را عذاب کند آن‌ها را دچار پراکندگی و تفرقه و اختلاف می‌کند؛ رحمت که نازل می‌شود، رحمت همیشه همراه با یکپارچگی آن جامعه است. لذا می‌فرماید: «وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً» اگر بخواهد می‌کند. «وَ لَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ» اما «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ». حال این رحمت الهی چیست؟

در مباحث تفسیری مفصل گفته‌ایم؛ خداوند متعال در قرآن کریم، یک رحمت واسعه دارد که این رحمت شامل شیطان هم می‌شود که همان رحمت فیض وجود است و رحمت عام است. این‌ها رحمت واسعه است و کاری به کافر و مؤمن ندارد. خیلی‌ها دنبال رحمت رحمانی هستند، رحمت رحمانی امتیازی ندارد و با رحمت رحمانی خیلی به جایی نمی‌رسیم؛ به دلیل اینکه همه فساق و فجار و کفار و فراعنه همه مشمول رحمت رحمانی خدا هستند. آن رحمتی که انسان را به سرنوشت خود می‌رساند، رحمت رحیمی است؛ «وَ کَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً * تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَرِیماً» و ملاک این رحمت رحیمی تبعیت از امام است.

قرآن کریم به صورت فراوان هم قرآن و هم ائمه هدی را رحمت نامیده است. حضرت عیسی علیه السلام را گفته است «رحمة منا» «وَ مِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَاماً وَ رَحْمَةً». درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ». این رحمت در سلسله امامت تداوم پیدا می‌کند. بسم الله الرحمن الرحیم که در سوره حمد است و بعد می‌گوید: «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» این رحمانیت خدا اگر با رحیمیت تکمیل نشود چیزی به انسان جز عذاب و بیچارگی نمی‌رسد.

کسانی که مشمول رحمت الهی هستند، هیچ‌گاه دچار اختلاف نمی‌شود

این جریان رحمانیت الهی یک سیر نزول و یک سیر صعود دارد؛ در سیر نزولی که رحمت رحمانی است؛ شامل همه می‌شود و رسول برای همه می‌آید. اما در سیر صعود به سوی خدا، این سیر صعودی دو نوع سیر است، این بازگشت به سوی خود دو نوع بازگشت است؛ یک «بازگشت وفدی» است؛ «یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْداً» و یک «رجوع وردی» است یعنی رجوع به پایین است؛ «وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْداً». وفدی، رجوع پشت سر امام است. لذا در روایت می‌فرماید: «اَنا اَوّلَ وافِدٍ عَلَی الْعَزیزِ الْجَبّارِ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ کِتابُهُ وَ اَهْلُ بَیْتی ثُمَّ اُمَّتی ثمّ اَسْأَلُهُمْ: ما فَعَلْتُمْ بِکِتابِ اللهِ وَ بِاَهْلِ بَیْتی». او سردسته وافدان است؛ «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً وَ دَاعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجاً مُّنِیراً» این است که منشأ این رحمت رحیمی و مسیر صعود به سوی خدا در این رجوع وفدی است.

یک عالم صدور داریم که خدای متعال با فرمانش تمام این سلسله عالم خلقت را آفرید و این همان صدور است تا آخرین موجود «وَ مَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ». بعد به آن‌ها فرمود: برگرد به سوی من! و این بازگشت هم دو بازگشت است؛ یک بازگشتی است که در این دنیا فرمان می‌دهد و باز گردید و یک بازگشت هم بعد از مرگ است: «یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَستَجِیبُونَ بحَمْدِهِ وَ تَظنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلا قَلِیلاً».

در این دعوت بازگشت، نقش رحمت الهی معلوم می‌شود؛ آن‌هایی که رحمت الهی نصیب آن‌ها می‌شود؛ یعنی رحمت رحیمی، در این رجوع بازگشتشان به سوی بالا است. اگر خدا می‌خواست می‌توانست با زور همه را امت واحد کند، اما اراده او بر این است که مردم با انتخاب خودشان راه درست را پیدا کند ولی چون راه درست را انتخاب نمی‌کنند دچار اختلاف می‌شوند. آن‌هایی که مشمول رحمت الهی هستند هیچ‌گاه دچار اختلاف نمی‌شود. خداوند حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را رحمت کند؛ می‌فرمود: اگر ۱۲۴۰۰۰ پیامبر در یک جا جمع می‌شدند اصلاً با هم اختلاف نخواهند داشت و این حرف درستی است. اختلاف عذاب است.

البته در روایات آمده است که حضرت فرمود اختلاف رحمت است؟! مراد از «اخْتِلافُ اُمّتی رَحمَةٌ» یعنی رفت‌وآمد، زیارت، یعنی همدیگر را ببینند، اختلاف به این معناست وگرنه اختلاف به معنای تفرقه کجا رحمت است؟! امتی مورد رحمت است که امت واحده و امتی یکپارچه باشد. اگر فرمانروا واحد باشد امتی که از این فرمانروای واحد تبعیت می‌کند، امت واحد می‌شوند و اصلاً نمی‌توانند متعدد باشند. بنابراین صاحب فرمان و فرمانروا باید یکی باشد. به‌ هر حال آیات رحمت هم همین مضمون را دارند به اضافه اینکه روایات زیادی آمده است که ما نمونه‌ای از آن روایات را اینجا بیان خواهیم کرد.

خروج از ایمان در صورت تفرقه و پراکندگی جامعه

مرحوم برقی در محاسن به سند از امام صادق (ع) نقل می‌کند: «مَنْ خَلَعَ جَماعَةَ الْمُسْلِمینَ قَدْرِ شِبْرٍ، خَلَعَ رَبْقَةَ الاْیمانِ مِنْ عُنُقِهِ مَن نکثَ صفقةَ الامام جاءَ الی اللهِ عجزاً» کسی که از جماعت مسلمین حتی به اندازه یک وجب خارج شد؛ از ایمان خارج شده است. این نشان‌دهنده آن است که مطلوب در اسلام و نظام سیاسی اسلام جماعت است و نشان می‌دهد که جماعت مسلمین باید یکی باشد. حالا اگر جماعت دو تا بود، هم این و هم او از ایمان خارج می‌شد؛ لذا نشان می‌دهد که جماعت اسلام باید یکی باشد.

حدیث دیگری که در همین کتاب محاسن آمده است و برقی به سند صحیح برقی روایت از امام صادق علیه السلام روایت کرده است.

در اینجا لازم است یک نکته‌ای را بیان کنیم؛ در طریق این حدیث نوفری و سکونی -که هر دو ثقه هستند- می‌باشند. لااقل به دلیل اینکه علی ابن ابراهیم در تفسیر خود آن‌ها را به توثیق عام توثیق کرده است. اینکه گفته می‌شود سکونی از عامه بوده است، ما گفته‌ایم که ادله خلاف این را نشان می‌دهد؛ چراکه اولاً سکونی شیعه بوده است، زیرا روایاتی از امام صادق (ع) از او نقل شده است که دلالت بر امامت ائمه اطهار (ع) دارند. تنها دلیلی که می‌گویند سکونی شیعه نبوده این است که می‌گویند هر موقع از امام صادق (ع) روایتی را آورده به این شکل بوده است:

عن الصادق عن آبائه عن رسول الله است یا عن امیرالمؤمنین (ع). حال می‌گویند چرا از امام صادق (ع) روایت نمی‌کند؟ ما گفتیم که این نکته‌ای دارد و آن اینکه چون آن‌ها می‌خواستند این احادیث در بین اهل سنت رواج پیدا کند. اگر این احادیث را مستقیماً از امام صادق (ع) نقل کرده و آن را متصل به حضرت رسول (ص) نمی‌کردند، این حدیث در بین اهل سنت رواج پیدا نمی‌کرد. ای کاش با همه روایات هم این کار را می‌کردند؛ در این صورت دیگر احادیث منحصر به کتب شیعه نمی‌شد.

البته ما گفتیم که همه احادیث ما مسند الی رسول الله هستند و ما اصلاً حدیثی که به امام صادق (ع) منتهی بشود و مسند الی رسول الله نباشد را نداریم.

اگر زمانی با اهل سنت صحبتی شد و گفتند روایات شما مقطوعه یا مرفوعه است، بگویید خود ائمه اطهار (ع) در چند روایت، چنین بیان کرده‌اند: «حدیثی، حدیث ابی و حدیث ابی، حدیث جدی و حدیث جدی حدیث رسول الله» همه احادیث مستند هستند و ما هیچ حدیثی نداریم که با سند به امام معصوم (ع) منتهی شود و این حدیث مسند الی رسول الله نباشد. کار سکونی به این دلیل است که احادیث را در بین اهل سنت رواج دهد و از جمله این حدیث است:

«عَنْهُ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع)‏ ثَلَاثٌ مُوبِقَاتٌ: نَکْثُ‏ الصَّفْقَةِ وَ تَرْکُ السُّنَّةِ وَ فِرَاقُ الْجَمَاعَةِ». امام صادق (ع) از پدرانشان نقل کرده‌اند که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «سه چیز هلاک‌کننده است: پیمان شکنی، ترک سنت پیامبر و جدا شدن از جامعه مسلمین»؛ این‌ها موبقات و مهلکات هستند.

 نظر دهید »

ساده ترین راه حاجت گرفتن از جوادالائمه

07 اردیبهشت 1398 توسط افسر جوان...نوری

عقیق: گرفتن حاجت از خداوند عالم و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) آداب و رسومی دارد که انسان با رعایت آن‌ها زودتر به مقصود خود می‌رسد. گر چه آدمی در هر زمان و در هر مکانی خالق خویش را بخواند، می‌شنود، ولی خود خداوند متعال، برای رسیدن بندگان به خواسته خویش، راه‌ها و وسائلی را قرار داده است که از کانال همین وسائل زودتر به مقصود خواهد رسید. برای گرفتن حاجت از ائمه اطهار(علیهم‌السلام) راه‌هایی وجود دارد که از طریق خود آن بزرگواران بیان شده است؛ ما در این نوشتار نحوه توسل به امام جواد(علیه‌السلام) را به اختصار بیان می‌کنیم:

ختم صلوات
یکی از ختم‌های مجرب برای گرفتن هر حاجتی، مادی یا معنوی، فرستادن صلوات و هدیه این صلوات به محضر نورانی معصومین(علیهم‌السلام) است؛ چنان‌چه پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «هر کس بر من صلوات فرستد، حق تعالی درِ عافیت را بر وی می‌گشاید و حاجت معنوی یا مادی او به حرمت صلوات بر محمد و آل محمد بر آورده می‌شود».[1] 
 
یکی از ختم های بسیار مجرب و مفید برای گرفتن حاجات، ختم صلوات بر امام جواد(علیه السلام) است؛ چرا که لقب این بزرگوار جواد می‌باشد، ایشان، در طول زندگی با برکت‌شان بسیار بخشنده بودند.
 
در امور دنیوی توسل به حضرت جواد(علیه‌السلام) بسیار مجرب است و زود حاجب انسان برآورده می‌شود. مرحوم آیت الله کشمیری(رحمه‌الله‌علیه) می‌فرمودند، برای برآمدن حوائج توسل به امام جواد(علیه‌السلام) بسیار مفید است به این طریق که صلوات ختم کنید و ثواب آن را به حضرت هدیه کنید. راه دیگر این است که سوره یس خوانده شود و به روح این امام عزیز هدیه شود. که برای برآمدن حوائج دنیوی، بسیار مفید است.[2]

نماز امام جواد(علیه‌السلام) 
این نماز دو رکعت  است و در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید هفتاد مرتبه است.[3] که برای این هم آثار فراوانی ذکر شده است. برای برآمدن حوائج و رفع بلا و گرفتاری، بسیار موثر است.

حرز امام جواد(علیه‌السلام)
حرز یعنی سپر دفاعی و عامل محافظت کننده. حرز در لغت به معنای پناهگاه و چیزی است که باعث حفاظت می‌شود. و در اصطلاح به دعایی گفته می‌شود که برای حفاظت از شر شیاطین، جن، ظلم ستمگران، گزندگان و… است. برخی از حرزها قبل از وقوع ناگواری‌های خاصی که ممکن است واقع شوند، خوانده می‌شود و برخی دیگر برای در امان بودن از تمام ناگواری‌ها نوشته شده و به گردن آویخته یا در جیب گذارده می‌شود.
 
چون انسان همیشه در معرض خطرها و بلاهاست، این حرزها که از طرف معصومین(علیهم‌السلام) دستور آن صادر شده، عامل محافظت کننده از خطرها و بلاها می‌باشند که مردم یا آن را می‌خوانند و یا به صورت نوشته همراه خود دارند.
 
از اکثر پیشوایان معصوم شیعه حرزهایی روایت شده که «سید بن طاووس» در کتاب «مهج الدعوات» تعداد قابل توجهی از آن‌ها را نقل نموده است و در باب پنجم از حاشیه‌ی کتاب ارزشمند «مفاتیح الجنان» نیز تعدادی از آن‌ها به نقل از همان کتاب آورده شده است.
 
حرزی که از امام جواد(علیه‌السلام) وارد شده است، اینگونه است: «یا نُورُ یا بُرهانُ یا مُبینُ یا مُنیرُ یا رَبِ اِکفِنی الشُرُورَ وَ افاتِ الدُهُورِ اَسئَلُکَ النَجاةَ یَومَ یُنفَخُ فِی الصُورِ»[4]

خاصیت حرز امام جواد(علیه‌السلام)
حرز امام جواد(علیه‌السلام) یا انگشتری که حاوی این حرز باشد برای حفظ از بلاها و بدی‌ها و هر چه که انسان از آن می‌ترسد مفید است.[5]
 
خاطره‌ای جالب از اثرات این حرز مبارک
یکی از دوستان نگارنده، که طلبه‌ی فاضل و یکی از اساتید دانشگاه‌ است، نقل می‌کند، در سفری که به سوریه  رفته بودم، فرزند یکی از فرماندهان ارتش سوریه با من آشنا شد، روزی با ناراحتی تمام پیش من آمد و از من التماس دعا داشت، گفتم اتفاقی افتاده که چنان ناراحت هستی؟
 
گفت: پدرم که فرمانده جنگی است در جنگ با تکفیری‌ها و داعش  محاصره شده و کار وی بسیار سخت شده است، و پیام داده است که دعا کنید تا خطر رفع شود و نجات یابیم.
من به او گفتم که حرز امام جواد(علیه‌السلام) را می‌دهم، به پدرت بگو که این را بنویسد و به بازوی خود ببندد به خاطر این‌که ائمه(علیهم‌السلام) از فرزندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هستند و پیش خدا، از مقام و منزلت بالایی برخوردارند. این فرمانده نظامی با این‌که از اهل سنت بود، این کار را انجام داده بود و به برکت مقام بلند امام جواد(علیه‌السلام) خطر از آن‌ها دفع شد و از محاصره جان سالم به در برده بودند.
 
این طلبه می‌گفت: این فرمانده و فرزند او و نیروهای تحت امرش با این‌که از اهل سنت بودند، علاقه بسیار وافری به امام جواد(علیه‌السلام) پیدا کرده و ارادت آن‌ها به اهل بیت(علیهم‌السلام) دو چندان شده بود.

پی نوشت:
[1]. جامع الاخبار، ص 67؛ و مستدرک الوسایل ج 5،ص 100
[2]. روح و ریحان، ص 101و 102
[3]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ترجمه الهی قمشه ای، قم دفتر نشر مصطفی، 1381، ص 90.
[4]. همان، ص 862.
[5]. بحارالانوار، ج ۵۰ ، ص ۹۸.

 نظر دهید »

چگونه همنشین خدا شویم؟

18 اسفند 1397 توسط افسر جوان...نوری

یکی از کتاب‌های ارزنده در شناخت ماه رجب، کتاب «ماه رجب؛ ماه یگانه شدن با خدا» است که سخنرانی‌های اصغر طاهرزاده درباره مقام ماه رجب و آداب و اذکار این ماه است. مطالعه این کتاب کم حجم در آغاز این ماه بزرگ و این فرصت بی‌نظیر می‌تواند ما را با ظرفیت این ماه در زنده کردن جان و روحمان و همنشین شدن با خدا آماده‌تر سازد.

این کتاب با استناد به روایتی زیبا از رسول خدا صلی الله علیه و آله آغاز می‌شود: خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال اطاعت کنندگان! خداوند می‌فرماید: من همنشین کسی هستم که همنشین من باشد و مطیع کسی هستم که مرا اطاعت کند و آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بخواهد. ماه، ماه من و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هرکس در این ماه مرا بخواند اجابتش می‌کنم و هرکس از من بخواهد به او عطا می‌کنم و هر کس از من هدایت بخواهد هدایتش می‌کنم و این ماه را ریسمانی بین خود و بندگانم قرار داده ام که هر کس به آن چنگ زند به من می‌رسد.

مطابق این روایت گهربار، با آغاز ماه رجب، ندایی از آسمان در جان‌های مومنان طنین انداز می‌شود، ندایی که به مدت یک ماه هر شب تا صبح ادامه دارد و دعوت پروردگار جان و جهان را به گوش اهل ایمان می‌رساند و آن‌ها را به ذکر و همنشینی یاد حق و اطاعت و استغفار می‌خواند و مژده همنشینی با حق، بخشش الهی و اجابت را به آن‌ها می‌دهد.‌ای قلب مأیوس مباش.

استاد طاهرزاده این ماه را فرصت عالی برای قلب‌های ما می‌داند و متذکر نشدن نسبت به آن را یک خسران بزرگ توصیف می‌کند: «اى قلب! غافل مباش، در این ماه به خطاهاى تو نمى نگرند، مأیوس هم مباش، مى خواهند تو را وارد بنده هاى خاص گردانند. خودتان ملاحظه کنید، در شروع ماه رجب گویا حال و هواى روحى‌ شما مستعد پذیرش الطاف خاصى شده است. پس معلوم است آن ندا، چون نسیمى بر جان مسلمانان مى وزد و پیامبر اکرم (صلوات الله علیه وآله) نیز این نور را مى بینند که دارند از آن خبر مى دهند و به ما توصیه مى فرمایند: خود را براى پذیرش آن الطاف خاص آماده کنید.»

ندای این فرشته از آغاز ماه سراسر برکت و رحمت رجب، برای قلب‌های جویای انس با حضرت حق، بهترین خبر و بشارت است. در این کتاب توضیح داده می‌شود دلیل اینکه انسان گاه از خود خسته می‌شود، و حوصله‌اش سر می‌رود به جهت این است که ارتباط قلب با حضرت حق قطع شده است و اگر انس با حق وارد زندگی و جان انسان شود، بی حوصلگی معنا ندارد. استاد طاهرزاده بر اساس این روایت ویژگی‌های خاص ماه رجب را یادآور می‌شود و می‌گوید باید هنر استفاده از ماه رجب را داشته باشیم.

چگونه همنشین خدا شویم؟
مطابق روایت بالا، فرشته مأمور الهی هر شب تا صبح این بشارت را در گوش جان ما زمزمه می‌کند که خداوند مى فرماید: در این ماه من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند.

مؤلف کتاب در توضیح ابن عبارت گفته است: «ﺑﺎ ذﮐﺮ و ﯾﺎد ﺧﺪا و رﻋﺎﯾﺖ دﻗﯿﻖ ﺣﺮام و ﺣﻼل ﺣﻀﺮت ﺣﻖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﯾﺎد ﺧﺪا ﻣﻰ ﮐﻨﯿﻢ و اﯾﻦ ﻫﺎ وﺳﯿﻠﻪ اى اﺳﺖ ﮐﻪ آدم زﻣﯿﻨﻪ اى ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺧﺪا ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ. ﺧﺪاوﻧﺪ خبری را در این ماه خاص ﺑﻪ ﻃﺎﻟﺒﺎن اﻧﺲ ﺑﺎ ﺣﻖ ﻣﻰ دﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﻨﺪه ﻣﻰ ﺗﻮاﻧﺪ ﻫﻤﻨﺸﯿﻨﻰ خاص اﻟﻬﻰ را در اﯾﻦ ﻣﺎه ﺑﺮاى ﺧﻮد ﺗﻬﯿﻪ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ.»

در ادامه فرشته مأمور الهی از قول خداوند ندا می‌دهد: بدانید که من اطاعت مى کنم از کسى که از من پیروى کند. بر اساس این عبارت، ماه رجب فرصتی برای رهایی از موانعی است که در سیر الی الله ما را کُند و یا متوقف کرده است: «مگر ما گاهى نمى خواهیم از شرّ یک مشکل یا از یک فساد اخلاقى و از وسوسه هاى آزاردهنده، راحت شویم؟ مى فرماید: این ماه آن زمانى است که اگر یاد مرا در قلبت زنده کنى و از من اطاعت کنى، آن وقت هر چه بخواهى، من از تو اطاعت مى کنم و هر چه بخواهى به تو مى دهم. یعنى از دریچه رجبى شدن، مى شود حوائجى را که خداوند حاضر و مایل است به ما بدهد، به ما بدهد.»

متوجّه باشید مى‌گویید: به سوى او آمدم
ماه خوب رجب، ماه استغفار است و هر شب این فرصت خوب برای بازگشت سمت نگاه ما به درگاهش فراهم است: «غافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنی» من بخشنده آنم که از من بخشش خواهد. به گفته نویسنده کتاب استغار ماه رجب، استغفار خاص است و در توضیح آن می‌گوید: «. در این استغفار؛ «الله» را براى قلب خود ترسیم مى کنى و یگانگى محض او را براى خود تفهیم مى کنى و سپس «وَ اتُوبُ الَیه» را مى گویى، یعنى من از حضرت «الله» که جامع جمیع اسماء الهى است، مى خواهم که مرا ببخشد، آن اللّهى که قطب قلب من است و جز او نمى شود کسى اله و معبود جان من باشد و من به سوى چنین خداى یگانه اى که تمام مقصد قلبم هست، آمدم. عجیب است اگر کمى به قلب خود عادت دهیم که این ذکر را با حضور بگو، مى بینید حال و هوایش عوض شد. روى «وَ اتُوبُ الَیْه» با حضور قلب تأکید کنید و متوجّه باشید دارید مى گویید: به سوى او آمدم.»

ماه رجب و ندای گرم این سفیر خوش خبر الهی، دل آدم را گرم می‌کند، وقتی از قول رب العالمین می‌گوید: «ماه، ماه من و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است».

چه قدر آدم دلش گرم مى‌شود که کجا آمده است
«چه قدر آدم دلش گرم مى شود که کجا آمده است و با چه شرایطى روبه رو است. به ما خبر مى دهد شرایط و مقامى است که من در این ماه بنده ام را براى خودم خالص مى کنم. من و شما را در این ماه به عنوان بنده خودش مى نگرد و آلودگى‌ها و عصیان هایمان را نمى نگرد. زمینه یگانه شدن بنده با خدا در این ماه فراهم است، این ماه عجیب است.»

از زیباترین عبارت‌هایی که این فرشته الهی در شب‌های ماه رجب در گوش جان ما می‌خواند این عبارت روح بخش است: «و جَعَلْتُ هذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنی وَ بَیْنَ عِبادی» این ماه را، چون یک ریسمان قرار دادم بین خود و بندگانم. این ماه، ماه اتصال است، ماه پیوند بنده و پروردگار است و از همین رو مؤلف کتاب، آن را یک شرایط استثنائی برای اهل ایمان می‌داند:

«ماه رجب به عنوان یک شرایط استثنایى است تا انسان از آن استفاده کند و بالا برود، مثل یک طناب که یک سر آن در دست خدا است و یک سر آن را رها کرده تا ما بگیریم و بالا رویم، با اعمال و آداب مخصوص این ماه مى توان سرِ طناب را براى بالا رفتن گرفت. عمده آن است که متوجّه شویم این ماه یک رشته اى است بین ما و خدا، انسان عاقل به چنین طنابى محکم چنگ مى زند.»

«فَمَنِ اعْتَصَمَ بِه وَصَلَ الَیَّ» کسى که به ریسمان ماه رجب چنگ بزند به من وصل مى شود. به گفته مؤلف کتاب «ماه رجب؛ ماه یگانه شدن با خدا» چنگ زدن به این ماه یعنى آداب ماه رجب را قلباً و عملًا رعایت کند. در ادامه مؤلف روایت معروف امام موسی کاظم علیه السلام را که فرمودند: «رجب نام نهرى است در بهشت، از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر، هر که یک روزِ رجب را روزه دارد البته از آن نهر بیاشامد» نقل می‌کند و در توضیح آن می‌گوید، نهر به معنی مقام است و به عبارتی بهشت ظهور «عقاید» و «اعمال» و «اخلاق» ماست و به جان ما بسته است:

«بهشت از ما جدا نیست. آرى؛ به عنوان یک واقعیت در بیرون هست، امّا به جان ما بسته است. امام رضا (علیه السلام) مى فرمایند: هرکس بگوید بهشت بعد است، از ما نیست‌. پس این بهشت همین حالا هست. یعنى إن شاءالله همین امروز که تصمیم گرفتیم در این ماه، رجبى شویم، وارد بهشت شدیم، خدا مى داند که همین حالا وارد بهشت شدیم.»

حیف است این دعا‌ها را از دست بدهید
از تاکیدات مهم مؤلف کتاب برای بهتر نتیجه گرفتن از ماه رجب، ایجاد زمینه نورانیت فکر و قلب به وسیله ادعیه است:

«اجازه بدهید تأکیداتى عرض کنیم تا إن شاءالله بتوانیم در این ماه نتیجه بهترى بگیریم. اوّل؛ ایجاد زمینه نورانیت فکرى و قلبى است به کمک ادعیه و تأمل در محتوا و فرهنگ آن ها، که عامل و زمینه نورانیت بسیار خوبى براى قلب است، و حیف است که این دعا‌ها را از دست بدهید، پس با یک برنامه ریزى سعى بفرمایید از ادعیه ماه رجب استفاده کنید. دوم؛ ایجاد زمینه همّت عملى است از طریق روزه. در این ماه بالأخره هر کس به جایى رسید، نهایت استفاده را از ماه رجب کرد و نهایت استفاده آن این است‌ که تصمیم بگیرد إن شاءالله همه ماه رجب را روزه باشد، کار مشکلى نیست، ولى برکات آن غیرقابل تصوّر است.»

یکی از نکات مهم دیگری که مؤلف آن را متذکر می‌شود و عدم رعایت آن ممکن است قلب ما را از انس با حضرت حق در این ماه بازدارد، توجه زیاد به میل‌های زمینی است، باید روح را از میل‌های فاسد حاکم برهانیم:

زیارت‌ اباعبدالله علیه السلام را شروع ماه رجب قرار بدهید
«در این ماه بیایید آن وسعت آسمانى خود را از گم شدن در محدوده دنیا، نجات دهیم، بقیه اش هم به امید دعا‌ها و ذکرها؛ و این که زیارت‌ اباعبدالله (علیه السلام) را شروع ماه رجب قرار بدهید، چون خواستند ما به همه چیز برسیم، راه معاشقه با اباعبدالله (علیه السلام) را براى ما باز کردند، که شروع خوبى براى ورود به ماه رجب است.»

 نظر دهید »

درجه ای بالاتر از شهادت....!

15 اسفند 1397 توسط افسر جوان...نوری

عفّت یعنى بازداشتن خود از آنچه حلال نباشد و تنها اختصاص به زنان ندارد، اما در عین حال لزوم رعایت آن از سوی بانوان بیش از مردان است. این صفت انواعی دارد که شامل عفت کلام، عفت خوردن و عفت جنسی است.

عفاف در کنار حیا دو عنصر به هم پیوسته‌اند که خداوند آن را در وجود تمام انسان‌ها نهادینه کرده است و هر فردی به صورت ذاتی می‌داند که مسیر رستگاری و کمال معنوی در گام اول در گروی التزام به این خصلت‌های نیکوست؛ چرا که وجود این دو عنصر به هر فردی تعالی روحی و عزت نفس می‌بخشد و در مقابل، هر مقدار از این عناصر در انسان کاهش یابد، موجب تنزل روحی و شخصیتی وی می‌شود.

از دیگر سو تأثیر عدم رعایت این عناصر فطری، خانواده و جامعه را دچار چالش کرده و زمینه را برای بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و سلامت روانی فراهم می‌کند. از این جهت خداوند همواره بر رعایت عفاف و حیا در تمام کتب آسمانی تأکیداتی داشته است و نسبت به کسانی که در رعایت آن اهتمام دارند، ارزش‌گذاری خاصی کرده است.

به عنوان نمونه امیرالمؤمنین (ع) در روایتی فرمود: «پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگ‌‌تر از پاداش عفیف پاکدامنى نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمى‌‌شود، همانا عفیف پاکدامن، فرشته‌‌اى از فرشته‌‌هاست؛ مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَة». (حکمت ۴۷۴ نهج‌البلاغه)

بر اساس این روایت، می‌توان نتیجه گرفت عفت‌ورزی آن هم در درجات بالای آن، دارای دشواری زیادی است که جز با مجاهدت با نفس حاصل نمی‌شود به گونه‌ای که پاداش آن مانند مجاهد شهید در نظر گرفته شده است.

 

 نظر دهید »

نماز تهجد چیست؟ /آثار و برکات این نماز که از آن بی خبرید

14 اسفند 1397 توسط افسر جوان...نوری

نمازی که در قسمت واپسین شب (سحر) گزارده می‌شود، نماز تهجّد می‌گویند. خواندن نمازتهجد مستحب می‌باشد. نماز شب و تهجّد دارای آثار و برکات فراوانی می‌باشد و موجب خوشبختی در دنیا و آخرت می‌شود و کسی به مقامی از مقامات معنوی نمی‌تواند برسد، مگر از طریق شب زنده داری و نماز شب و تهجد!

نماز تهجد چیست؟

تهجّد به معنی شب زنده داری برای عبادت است. نماز تهجد نمازی را می‌نامند که در شب اداء می‌شود و وقتش بعد از فراغت از نماز خفتن شروع وتا به طلوع فجر ادامه دارد. نماز تهجد را با نام‌های متعددی یاد کرده‌اند، من‌جملچیسته: صلاة اللیل/ نماز شب، قیام اللیل/ شب‌بیداری، صلاة التطوع باللیل/ نماز نفل شبانه، صلاة السحر/ نماز سحر، نماز پاکان، نماز کرّوبیان و نماز انبیا و غیره.

نماز تهجد در برابر دیگر نماز‌های نفل اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا نوافل دیگری نداریم که مثل نماز تهجد به مدت یک‌سال بر همه فرض شده باشد، یا بر شخص پیامبر فرض باشد، یا نزد بعضی ائمه هنوز هم فرضیتش بر همه باقی باشد. البته این تنها دلیل بر اهمیت تهجد نیست بلکه خود رسول اکرم صلّی الله علیه‌وسلّم در مورد نماز تهجد نسبت به دیگر نوافل بیشتر تأکید و ترغیب کرده و فضایل ویژه‌ای بیان فرموده است.

در روایتی آمده است که شخصی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه‌وسلّم در مورد بهترین عمل پرسید، آن‌حضرت در پاسخ فرمود: بهترین عمل قیام طولانی در حضور پروردگار در نماز است (یعنی تلاوت کردن طولانی در حال قیام) و همین‌طور بهترین نماز بعد از فرایض، نماز تهجد است. (مسلم:۲/۸۲۱) و در روایتی دیگر با تأکید فرمود: «علیکم بقیام اللیل فانه من دأب الصالحین قبلکم»؛ نماز شب را بر خود لازم بگیرید که شیوه‌ی نیکانِ قبل از شماست. (ترمذی)

در وقت نماز تهجد هیچ پرده‌ای بین نماز گزار و خداوند وجود ندارد و هر دعایی که خوانده شود بیشتر مورد قبول قرار می‌گیرد و همچنین علماء می‌گویند کسی که دوست دارد به درجه اولیا و کرامت برسد در خواندن نماز تهجد ثابت قدم باشد.

بهترین زمان خواندن نماز شب یا تهجد:

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان آخر اللیل فی التهجد احب إلی من أوله، لان اللّه یقول «و بالاْءَسحارِهُم یسْتَغْفِرُونَ»؛ آخر شب برای نماز شب (تهجّد) نزد من محبوب‌تر است از آغاز آن؛ زیرا خداوند می‌فرماید: پرهیزگاران در سحرگاهان استغفار می‌کنند؛ و در حدیثی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده: «کانوا یستغفرون اللّه فی الوتر و سبعین مرة فی السحر»؛ نیکوکارانِ بهشتی در نماز وتر به هنگام سحر هفتاد مرتبه از خدا طلب آمرزش می‌کردند.

نحوه خواندن نماز تهجد یا شب:

نماز شب یا تهجد مجموعاً یازده رکعت است:

هشت رکعت که مانند نماز صبح خوانده می‌شود یعنی چهار تا دو رکعتی به نیت نماز شب است.

رکعت اول: یک بار سوره حمد + یک بار سوره قل هو الله احد + رکوع + سجده

رکعت دوم: یک بار سوره حمد + یک بار سوره قل هو الله احد + قنوت + رکوع + سجده + تشهد + سلام.

دو رکعت نماز شفع

بهتر است در رکعت اول آن بعد از حمد، سوره ناس و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره فلق خوانده شود.

یک رکعت نماز وتر

بعد از حمد سه بار سوره توحید و یک بار سوره فلق و یک بار سوره ناس بخوانیم و می‌توان یک سوره تنها خواند، سپس دست‌ها را برای قنوت به سوی آسمان بالا می‌بریم و حاجات خود را از خدا می‌خواهیم.

برای چهل مؤمن دعا می‌کنیم؛ چهل بار بگویید (اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمومِنینَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمینَ وَ اَلْمُسلِماتْ) و طلب مغفرت می‌کنیم و هفتاد مرتبه می‌گوییم: «استغفرالله ربّی و اتوبُ الیه».

از پروردگار خود طلب آمرزش و مغفرت می‌کنیم و به سوی او بازگشت می‌نمایم.

آن گاه ۷ بار می‌گوییم «هذا مقامُ العایذٍٍِ بکَ منَ النّارِ»؛ (این است مقام کسی که از آتش قیامت به تو پناه می‌برد) و بعد از آن ۳۰۰ مرتبه می‌گوییم: «العفو» و سپس می‌گوییم: «ربّ اغفرلی و ارحمنی وتُب عَلیَّ انّکَ انتَ التّوابُ الغفُورُ الرّحیم»؛ و سپس رکوع + سجده + تشهد + سلام.

در پایان نماز شب تسبیحات فاطمة زهرا (س) (۳۴ مرتبه، الله اکبر، ۳۳ مرتبه، الحمد لله و ۳۳ مرتبه، سبحان الله) را میگوییم.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 19

آیتم ها

  • حفظ زبان !!!
  • افشاگری_درباره_گناهان❗️
  • اخلاق ناب فرماندهی....
  • سلام مراهم برسان...
  • قرآن کتاب هدایت بشر به سوی کمال است
  • ملاک درک رحمت رحیمی خداوند، تبعیت از امام است
  • ساده ترین راه حاجت گرفتن از جوادالائمه
  • چگونه همنشین خدا شویم؟
  • درجه ای بالاتر از شهادت....!
  • نماز تهجد چیست؟ /آثار و برکات این نماز که از آن بی خبرید

درباره وبلاگ من...

تقدیم به امام زمان(عج) در این وبلاگ از مطالب به روز و مناسبتی بصیرتی و مذهبی باموضوعات مختلف استفاده شده.امیدوارم موردپسند امام عصر(عج)باشد
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس