سلام مراهم برسان...
امروز یکی از دوستام راهی کربلا شد منم خیلی دوست داشتم راهی کربلا باشم اما اقا نطلبید.
داشتم باخودم فکر میکردم که چه گناهی انجام دادم که اقا منو نطلبیده که….
یاد حدیثی از امام صادق (علیه السلام) افتادم که میفرمایند:فرشته ای به نام فطرس به خاطر سستی کردن در وظیفه اش بال هایش میشکند و به زمین تبعید میشود بعداز هفتصدسال عبادت امام حسین علیه السلام به دنیا امد و جبرئیل با هفتاد فرشته برای تبریک این میلاد امد که این فرشته در راه خانه پیامبر (صلی الله علیه)به انها برخورد میکندو از انها درخواست میکند که اورا با خود ببرندو بعد این فرسته دست های خود را به قنداقه ی امام حسین (علیه السلام )میمالد و بال هایش برمی گردد و به جایگاه اولش می رود این فرشته تصمیم گرفت برای جبران این شفاعت وظیفه صلوات و سلام رسانی دوست داران امام حسین (علیه السلام) را به عهده بگیرد و وظیفه این فرشته شد رساندن صلوات و سلام رسانی دوست داران امام حسین (علیه السلام )به ایشان….1
اقا جان با این حدیث دلم به این خوش شد که اگر راهی کرببلایت نشدم حداقل سلامم به شما میرسد.
1. ابن قولویه، 1356 ش، ص66
به قلم خودم