افسر جوان فضای مجازی

خدایا بصیرمان باش تا از مصیر برنگردیم!
  • خانه 
  • تماس  

اعدام، عاقبت فقیری که ثروتمند شد!

06 آبان 1395 توسط افسر جوان...نوری

اعدام، عاقبت فقیری که ثروتمند شد!
آنچه خداوند حکیم به انسان می‌دهد و آنچه نمی‌دهد، حکمتی وجود دارد که در خیلی از مواقع از آن آگاه نیستیم و این حکمت مانع اجابت دعا می‌گردد.
اعدام اعدام، عاقبت فقیری که ثروتمند شد!

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لکِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ شوری/27

آینه:

هرگاه خداوند روزی را برای بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم می‌کنند از این رو به مقداری که می‌خواهد (و مصلحت می‌داند) نازل می‌کند.

حکایت؛ حضرت موسی علیه‌السلام فقیری را دید که از شدت تهیدستی، برهنه روی ریگ بیابان خوابیده است، به موسی(علیه السلام) عرض کرد: ای موسی! دعا کن تا خداوند متعال معاش اندکی به من بدهد که از بی‌تابی، جانم به لب رسیده است.

موسی(علیه السلام) برای او دعا کرد و ازآنجا برای مناجات به کوه طور رفت. چند روز بعد، موسی علیه‌السلام از همان مسیر بازمی‌گشت، دید همان فقیر را دستگیر کرده‌اند و جمعیت بسیاری اجتماع نموده‌اند، پرسید: چه حادثه‌ای رخ داده است؟

حاضران گفتند: این شخص تا به حال پولی نداشته اما تازگی مالی به دست آورده، به همین سبب شراب خورده و عربده کشیده و جنگجوئی نموده و شخصی را کشته است. اکنون او را دستگیر کرده‌اند تا به عنوان قصاص، اعدام کنند!

حضرت موسی علیه‌السلام به حکمت الهی اقرار کرد و از خواهش خود استغفار و توبه نمود

با اقتباس و ویراست از کتاب یک‌صد موضوع 500 داستان

منبع:

http://www.jamnews.ir/detail/News/729667?sk=1

 

 5 نظر

سخنراني طوفاني امام موسي صدر پيرامون حضرت زينب کبري سلام الله عليها...

05 آبان 1395 توسط افسر جوان...نوری

بسم الله الرحمن الرحیم،

والحمدلله رب العالمین، و الصلوه و السلام علی سیدنا محمد و علی آله
الطیبین الطاهرین
با گذشت ایامی چند از واقعه كربلا، بزرگی مصیبت و عبرت آموزی از پی آمدهای آن را فراموش
نمی‌كنیم. واقعیت این است كه تأثیر مصیبت پس از وقوع آن، بیشتر از احساس آن، پیش از
وقوعش است. افزون بر این معمولاً پیامدهای ستیز و فداكاری پس از پایان نبرد آشكار می‌شود.
روز عاشورا امام حسین (علیه السلام) و مردان همراهش، حتی جوانان و پاره ای از خردسالان نیز كشته
شدند. بنابر آنچه در كتب تاریخ آمده است، در خیمه‌ها و اهل بیت امام حسین تنها دو مرد زنده
ماندند: شخص اول علی بن الحسین، امام زین العابدین، بود. او بیمار بود و گمان بردند كه او در
حال احتضار است، و عمر او دیری نمی‌پاید. او را رها كردند، و نیازی به كشتن او احساس نكردند،
زیرا گمان كردند كه او خود خواهد مرد.
جوان دیگری كه به شكل شگفت انگیزی از مرگ نجات یافت، حسن مثنی، فرزند امام حسن بود.
او به شدت جراحت دیده بود، و در میان كشتگان بر زمین افتاده بود، بی هیچ حركتی یا نشانی از
حیات.
پس از آنكه شعله‌های آتش نبرد فرو نشست، و خواستند زخمی‌ها را (كشته شدگان) به خاك
بسپارند، او را زنده یافتند. درمانش كردند و بدین ترتیب او در چادر و میان اسرا ماند. در برخی كتب
مقاتل رویدادهایی از او در مجلس ابن زیاد و یزید و همچنین در راه آمده است. اما غیر از این دو،
همه كشته شدند، و نقش اصلی‌برای پایان دادن به رسالت امام حسین بر دوش حضرت زینب(س)
باقی ماند، و او این وظیفه دشوار را به بهترین شكل ممكن به انجام رساند.
بی‌شك او به همه مصیبت‌هایی كه در روز عاشورا امام حسین به چشم دید، دچار شد، همچنین
او مصیبت از دست دادن امام حسین را نیز لمس كرد. اما پس این مصیبت‌ها او وظایفی داشت.
نخستین آنها پاسداری از عزت امام حسین و نمایاندن او به عنوان مظهر قدرت است؛ نه اینكه آن را
ناتوان، ترسو و ضعیف نشان دهد. چنانكه پیش از این گفته‌ام، امام حسین با فداكاری‌های گوناگون
یارانش، و با آماده ساختن زنها، خصوصاً حضرت زینب برای رویارویی با این مصیبت‌ها، زمینه را برای
این مسأله فراهم كرد، تا در چهره آنان نشانی از ناتوانی و خواری نمایان نشود و فریاد و ناله و
شیون نكنند. این گونه مسائل ابداً در كربلا نبود. امام حسین نیز در روز عاشورا بر این امر تأكید
داشت. یعنی در روز عاشورا، كه یاران امام حسین برای مرگ پیش دستی می كردند. شاعر نیز
چنین وصفشان می گوید:
لبسوا القلوب علی الدروع كأنما یتهافتون علی ذهاب الانفس
آنها بر مرگ پیشی می گرفتند، گویی به برترین جاها و زیباترین آرزوها می رسند. خاندان حسین
(علیه السلام) این گونه بر یكدیگر سبقت می‌گرفتند و هر كدام از آنها می‌خواست كه با اصرار و پافشاری در
برابر دشمن، بدون توجه به مرگ، با شجاعت بایستد، این همه، هدفمند بوده است، تا در تاریخ
روشن شود كه راه راست و اثر ایمان و معنای عزت و بزرگی چیست؟
امام حسین(علیه السلام) شخصاً به این مسأله به خوبی توجه داشت: همچون ناتوانان در صحنه ظاهر
نمی‌شد. بر فرزندان نمی‌گریست، و برای كشته شدگان مویه نمی‌كرد. در برابر دشمنان و غمها و
مصیبت‌ها ناتوانی نشان نمی‌داد. سخن معروف درباره او را شنیده‌اید: «فوالله ما رأیت مكسوراً قط
قد قتل ولده و اهل بیته، أربط جأشاً ولا أقوی جناناً من الحسین». در این عبارت آنچه نمایان است
اراده، استواری، روشنایی در چهره و صلابت در موضع است. پس از همه این مصیبت‌ها باز هم
همان موضع را، به روشنی نزد بانوان در همه شرایط این ایام و مصیبت‌ها، می‌بینیم؛ یعنی موضع
قدرت و بی‌توجهی و بی‌اهمیتی به مرگ، جراحت و تشنگی و دشمن آنچه پس از دفن اجساد
سپاه عمر سعد رویداد برای ما بسنده است. سپاه عمر سعد، كشته شدگانشان را دفن كردند.
اجساد امام حسین(ع) و خاندانش و یارانش بر زمین ماندند. زمانی كه بر آن شدند كه از كربلا به
كوفه بروند، خاندان امام حسین، زنان و مادران و خواهران را از كنار قتلگاه و كشته شدگان
گذراندند. یعنی كوشیدند تا آنچه در نبرد برای كشته‌ها اتفاق افتاده بود، آشكار سازند. چرا این كار
را كردند؟
برای اینكه آنچه امام حسین(ع) بدان می‌اندیشید، بی‌ثمر سازند. امام حسین می‌خواست در
زندگی و پس از مرگش نیز با قدرت ظاهر شود، اما آنها می‌خواستند كه حسین را پیش و پس از
مرگش ناتوان نشان دهند. می‌خواستند زنان را در برابر اجساد بیاورند، تا آنها برای اظهار عجر
كشته شدگان و آرامششان بگریند، غمزده شوند، ناله كنند، و عجز و ضعف آنها ظاهر گردد.
این صحنه دلهره آور را تصور كنید. زنان و فرزندان را در برابر اجساد آورده‌اند، هر یك از زنان برادر،
همسر یا فرزندی در میان كشته شده‌ها دارد، اما گریه نمی‌كند. آنها وظیفه داشتند كه از زینب
پیروی كنند. حضرت زینب سرور آنها بود، پس در همه امور از او پیروی می كردند.
پشت سر حضرت زینب می‌رفتند. حضرت زینب، در جلوی آنها به جسد پاره پاره امام حسین(ع)
رسید، جسدی كه حتی یك عضو سالم در آن دیده نمی‌شد. اما با این حال جسد پوشیده از تیر و
شمشیر و نیزه و سنگ بود، آنچنان كه چیزی از آن پیدا نبود. نیازی نیست تاریخ این حوادث روشن
را به ما بگوید. زینب آمد و نزدیك حسین ایستاد و سنگها و نیزه‌ها و شمشیرها را كنار زد و با دو
دستش جسد امام حسین را بلند كرد و گفت: «اللهم تقبل منا هذا القربان»
این قهرمانی را تصور كنید، حسین برای زینب(س) همه چیز است. بزرگان، قهرمانان و كوه‌ها در
برابر این صحنه ناتوانند، اما زینب ابداً چنین نیست: «اللهم تقبل منا هذا القربان»
با این سخن، اعلام داشت كه این كار به اراده و خواست خودمان بوده است، نه اینكه بر ما تحمیل
شده باشد. هیچ كس نگفت بیایید و كشته شوید. هیچ كس نگفت كه برخیزید و هیچكس از ما
این كار را نخواست. ما با آزادی كامل آمدیم و این موضع را برگزیدیم. آنچه بدست آوردیم، نتیجة
خواست و اراده خودمان است. ما حسین را برای دین خدا قربانی كردیم و از خدا می خواهیم كه
این قربانی را از ما بپذیرد، و چیزهای دیگر، اصلاً مهم نیست. چنانكه در مجلس ابن زیاد وقتی از او
می پرسد چگونه یافتی آنچه را خداوند با برادرت كرد؟ گفت: «والله ما رأیت الا جمیلا، هؤلاء رجال
كتب الله علیهم القتل فبرزوا إلی مضاجعهم».(به ادامه مطلب رجوع شود)

ادامه »

 2 نظر

سندیت شرط عقد و همراهی حضرت زینب با امام حسین(ع)

04 آبان 1395 توسط افسر جوان...نوری

باید در نظر داشته باشیم که تاریخ مبهم است و با این ابهام ما باید با توجه به شأن و منزلت حضرت زینب حرف بزنیم. باید بدانیم ایشان دختر فاطمه و علی بوده است. بعید است که بدون اذن شوهر به کربلا حرکت کند و حقوق شوهرداری و یک اصل مسلم اسلامی را زیر پا بگذارد، به این خاطر که واله و شیدای امام حسین است. اینها به نوعی تحریف تاریخ محسوب می‌شود. ایشان به یقین اذن شوهر داشته‌اند، و واقعیت‌ها به ما نشان می‌دهند که حضرت زینب با هماهنگی عبدلله بن جعفر با امام حسین حرکت کرده است. اگر کاروانی که از مدینه به سمت مکه خارج شد را در تواریخ معتبر بررسی کنیم، این گونه نبوده است که امام حسین از مدینه لشگرکشی کرده باشند که انتظار داشته باشیم صحابه و یاران ایشان هم همراهشان باشند. این سؤال در مورد صحابه و یاران امام حسین هم مطرح می‌شود که چرا همراه امام به مکه نرفتند؟ چون امام حسین اصلاً قصد جمع کردن اصحاب و یاران را نداشتند. از امام حسین در مدینه شب‌هنگام به اکراه و زور بیعت خواستند و امام سرباز زد و آن لحظه خلاصی یافت. همان لحظه حضرت، خویشان و بستگان درجه یک خود را هماهنگ کردند که از مدینه بیرون روند تا از قید این بیعت رهایی پیدا کنند. در واقع این حرکت یک کوچ فامیلی بود؛ یک کوچ تیره‌ای از مدینه به مکه.

حتی برخی خویشان حضرت هم بنا بود که بعداً به ایشان بپیوندند. عبدلله هم زینب و فرزندانش را با حضرت راهی کرده و قرار بوده بعداً در مکه به آنها بپیوندد حالا یا مشکلی پیش آمده که نتوانسته به مکه برود و یا حتی احتمال دارد که جلوی ایشان را گرفته باشند؛ چون بعد از حرکت امام حسین، فضای کوفه سیاسی و امنیتی می‌شود.

بنابر این لازم نیست ما برای حرکت حضرت زینب بدون همسرشان، دست به تحریف تاریخ و جعل حدیث بزنیم؛ نه شرط ضمن عقدی بوده است و نه اصلاً داستان و ماجرای ازدواج این دو بزرگوار انقدر طولانی شرح و تفصیل داده شده است. مورخین صرفاً به این تصریح کرده‌اند که حضرت علی، حضرت زینب را با عبدالله بن جعفر طیار چون صاحب فضل و کمال بود، تزویج کرد. در تاریخ صرفاً به همین ماجرا بسنده شده و غیر از این هر آنچه گفته می‌شود، دروغ و تحریف تاریخ است. حتی برخی نویسندگان معاصر گفته‌اند مهریه حضرت زینب مساوی مهریه حضرت زهرا بوده است. این بعید نیست، ولی هیچ شاهدی در تاریخ برای آن وجود ندارد. و درحقیقت یک‌سری به خاطر تقویت مهرالسنه این ماجراها را ایجاد کرده‌اند.

منبع:

http://mehrkhane.com/fa/news/9556/%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%AA%D8%A7-%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D8%B7-%D8%B6%D9%85%D9%86-%D8%B9%D9%82%D8%AF-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8%D8%B3-%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF

 2 نظر

فتوای رهبر معظم انقلاب درباره تکلیفی که در برابر سخنان تفرقه‌آمیز داریم

03 آبان 1395 توسط افسر جوان...نوری

رهبر معظم انقلاب بارها توصیه کردند در سخنرانی‌ها، مداحی‌ها و دیگر اعمال عبادی، وحدتی که مورد نیاز مسلمانان است نباید برهم زده شود تا زمینه برای سوءاستفاده دشمنان را فراهم کند.

امروزه در بسیاری از نقاط سراسر کشورمان هیئتها و مراسمات مذهبی بسیاری برگزار می‌شود و موجب شده است بسیاری از جوانان برای حضور در آن هیئتهای هفتگی یا ماهانه از بسیاری از مشغولیتهای خود بزنند و خود را آماده رفتن به هیئت و عزاداری اهل‌بیت (علیهم‌السلام) کنند که این امری بسیار ارزشمند و قیمتی است، اما خوب است برای تقویت کمی و کیفی و پربارتر شدن برداشتمان از معنویات به نکاتی توجه داشته باشیم، به عنوان مثال، گاهی اوقات دیده می‌شود افرادی به بیان صحبتهایی می‌‌پردازند که ممکن است نتیجه آن به عدم وحدت شیعه و سنی کشیده شود، این در حالی است که بارها و بارها مقام معظم رهبری بر این امر تأکید کرده‌اند که باید وحدت شیعه و سنی حفظ شود، لذا برای جلوگیری از سوءاستفادۀ دشمنان در اینطور مباحث و مسائل، باید طوری رفتار کرد که نه تنها زمینه‎ای برای سوءاستفادۀ آنان فراهم نشود، بلکه روز به روز درصدد اصلاح آن برآییم. در همین راستا حجت‌الاسلام فلاح‌زاده، کارشناس مسائل فقهی درباره وظیفه ما در مجالسی که سخنان تفرقه‌آمیز گفته می‌‌شود، مطابق با بیانات رهبر معظم انقلاب به سوالی مهم در این باره پاسخ داده است که در ادامه متن و فیلم پاسخ وی ارائه می‌‌شود.

اگر منبری خلاف وحدت شیعه و تسنن صحبت کند، ما در آن مجلس چه وظیفه‌ای داریم؟

بارها این توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی را و در گذشته امام راحل را شنیده‌اید و یاد دارید که چقدر تأکید داشتند بر وحدت مسلمین، امروزه چون دشمنان مشترکی داریم: استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المللی؛ که آنها نه به فکر شیعه هستند نه سنی، با دیانت شما مخالف هستند، بنابراین توصیه موکد شده است و از نظر حکم شرعی هم به نظر رهبر معظم انقلاب چه در سخنرانی‌ها و چه در مداحی‌ها و چه در کارهای دیگر اعمالی که امروزه موجب تفرقه بین مسلمانها شود و این وحدتی که مورد نیاز مسلمین است برهم زده شود و دشمن از آن سوءاستفاده کند، جایز نیست و حرام است و باید از آن پرهیز شود.

منبع:

http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/08/03/1220242/%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%87-%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85?ref=shahrekhabar

 3 نظر

​لقمه‌ حرام چگونه ایمان را نابود می کند؟

01 آبان 1395 توسط افسر جوان...نوری

لقمه‌ حرام چگونه ایمان را نابود می کند؟
مؤمن واقعی، همه هستی و دار وندارش، ایمان اوست و آن را به هیچ بهایی نمی‌فروشد، اما گاهی، برخی عوامل مانند مال، فرزند و لقمه حرام، ایمان انسان را ناخواسته زایل می‌کند.

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

وَلَا تَشْتَرُوا بِـَايَتِى ثَمَنًا قَلِيلًا مائده/44

و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید!

آینه:

حکایت؛ شریک بن عبدالله نخعی از دانشمندان معارف اسلامی در قرن دوم بود، مهدی عباسی خلیفه سوم عباسی که از علم و هوش شریک اطلاع داشت، او را به حضور طلبید و اصرار کرد منصب قضاوت را قبول کند. او که می‌دانست قضاوت در دستگاه طاغوتی عباسیان گناه بزرگی است، قبول نکرد، مهدی عباسی اصرار کرد حال که منصب قضا را قبول نمی کنی، معلم فرزندانش گردد. شریک بن عبدالله به شکلی از زیر بار این پیشنهاد نیز خارج شد و نپذیرفت تا اینکه روزی خلیفه عباسی به وی گفت: من به تو سه پیشنهاد می‌دهم که حتماً باید یکی از آن‌ها را بپذیری: 1- قضاوت 2- آموزگاری 3- امروز مهمان من باشی و بر سر سفره‌ام بنشینی.

شریک تأملی کرد، سپس گفت: اکنون که به انتخاب یکی از این سه کار مجبور هستم، ترجیح می‌دهم که مورد سوم را بپذیرم. خلیفه قبول کرد، به آشپز خود دستور داد، لذیذترین غذاها را آماده کند و از شریک به بهترین وضع ممکن پذیرائی نماید. پس از آماده شدن غذا، شریک که تا آن روز از آن غذاهای لذیذ و گوناگون نخورده بود، با حرص و ولع از آن‌ها خورد، در همین حال یکی از نزدیکان خلیفه گفت: همین روزها شریک هم منصب قضاوت را می‌پذیرد و هم منصب آموزگاری فرزندان شما را و اتفاقاً همین‌طور هم شد و او عهده‌دار هر دو مقام گردید، از طرف دستگاه عباسی، حقوق و ماهیانه مناسبی برایش معین گردید، روزی شریک با متصدی پرداخت حقوق، حرفش شد، متصدی به او گفت: مگر گندم به ما فروخته‌ای که این همه توقع داری!؟

شریک جواب داد: چیزی به مراتب بالاتر از گندم به شما فروخته‌ام، من دینم را به شما فروخته‌ام!

آری غذای حرام و لقمه ناپاک، آن‌چنان قلب او را تیره و تار کرد که او به راحتی جزء درباریان دستگاه ظلم گردید و به این ترتیب انسان خوبی بر اثر غذای حرام، دین خود را فروخت و عاقبت به شر شد.1

لقمه کآید از طریق مشتبه خاک خور خاک و بر آن دندان منه

با اقتباس و ویراست از کتاب داستان دوستان

منبع:

http://www.jamnews.ir/detail/News/728488?sk=1

 5 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 19

آیتم ها

  • حفظ زبان !!!
  • افشاگری_درباره_گناهان❗️
  • اخلاق ناب فرماندهی....
  • سلام مراهم برسان...
  • قرآن کتاب هدایت بشر به سوی کمال است
  • ملاک درک رحمت رحیمی خداوند، تبعیت از امام است
  • ساده ترین راه حاجت گرفتن از جوادالائمه
  • چگونه همنشین خدا شویم؟
  • درجه ای بالاتر از شهادت....!
  • نماز تهجد چیست؟ /آثار و برکات این نماز که از آن بی خبرید

درباره وبلاگ من...

تقدیم به امام زمان(عج) در این وبلاگ از مطالب به روز و مناسبتی بصیرتی و مذهبی باموضوعات مختلف استفاده شده.امیدوارم موردپسند امام عصر(عج)باشد
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس