افشاگری_درباره_گناهان❗️
?گناهان هر کدامش آدمى را به سوى دیگرى مىکشاند چون اساس گناه پیروى هواى نفس است و نفس وقتى هواى فلان گناه را مىکند هواى امثال آن را نیز مىکند .
المیزان ، ج4 ، ص77
?گناهان هر کدامش آدمى را به سوى دیگرى مىکشاند چون اساس گناه پیروى هواى نفس است و نفس وقتى هواى فلان گناه را مىکند هواى امثال آن را نیز مىکند .
المیزان ، ج4 ، ص77
گفته بودند یک فرمانده تیپ قرار است بیاید مدرسه برایتان سخنرانی کند. اسمش برونسی است.
منتظر یک ماشین آنچنانی با چند همراه و محافظ بودیم که یک دفعه یک مردی با موتور_گازی سبز رنگی روبروی در مدرسه ایستاد و می خواست برود داخل.
جلویش را گرفتیم و گفتیم کجا، مراسم سخنرانی است و فرمانده_تیپ می خواهد سخنرانی کند.
ایشان مکثی کرد و گفت: من برونسی هستم.
امروز یکی از دوستام راهی کربلا شد منم خیلی دوست داشتم راهی کربلا باشم اما اقا نطلبید.
داشتم باخودم فکر میکردم که چه گناهی انجام دادم که اقا منو نطلبیده که….
یاد حدیثی از امام صادق (علیه السلام) افتادم که میفرمایند:فرشته ای به نام فطرس به خاطر سستی کردن در وظیفه اش بال هایش میشکند و به زمین تبعید میشود بعداز هفتصدسال عبادت امام حسین علیه السلام به دنیا امد و جبرئیل با هفتاد فرشته برای تبریک این میلاد امد که این فرشته در راه خانه پیامبر (صلی الله علیه)به انها برخورد میکندو از انها درخواست میکند که اورا با خود ببرندو بعد این فرسته دست های خود را به قنداقه ی امام حسین (علیه السلام )میمالد و بال هایش برمی گردد و به جایگاه اولش می رود این فرشته تصمیم گرفت برای جبران این شفاعت وظیفه صلوات و سلام رسانی دوست داران امام حسین (علیه السلام) را به عهده بگیرد و وظیفه این فرشته شد رساندن صلوات و سلام رسانی دوست داران امام حسین (علیه السلام )به ایشان….1
اقا جان با این حدیث دلم به این خوش شد که اگر راهی کرببلایت نشدم حداقل سلامم به شما میرسد.
1. ابن قولویه، 1356 ش، ص66
به قلم خودم
دلم گرفته به وسعت دریای بی کران دریای زلال دریای بی ریا دریای آرام ولی دریای دل من خروشان است و گاه
گاهی هم طغیان میکند و مرا بیقرار میکند که قرار بیقراریهای من خداوند است غم مهمان ناخوانده من شده و در
قلبم لانه کرده هرگاه که دلم میگیرد با خدای خودم رازو نیاز میکنم و از او آرامش می خواهم و از او آرامش میگیرم
تنها امیدم در زندگی فقط خداوند است الا به ذکر الله تطمئن القلوب که یاد خداوند آرامش دهنده قلبها است زندگیم
را تا به حال اینطورگذراندم سراسر زندگیم تلخی بود و دردو غم و غصه تمام مدت دوگانگی به همراهش زخم زبان
آرام و قرارم را گرفته اند میدانم در امتحان الهی قرار گرفته ام تمام لحظه های زندگیم را شکر میکنم سالها درد و رنج
را تحمل کرده ام می دانم که زندگی وقف مراد هیچکس تا به حال نبودحالا دیگر نا توان شده ام در خانه نشسته ام
و روزگار میگذرانم تنها نیستم بچه ها دورم هستند ولی تنهایم درد دلم را به روی کاغذ می آورم تا کمی آرام بگیرم
مانند شمع میشوم و می سازم صدایم یک نیستان بیقراریست به هر کس یا علی گفتم مرا سوخت عاشق اگر
میشوی عاشق خداوند شو چون عشقی ماندگار است این عشق ها عشق واهی و زود گذر میباشد