افسر جوان فضای مجازی

خدایا بصیرمان باش تا از مصیر برنگردیم!
  • خانه 
  • تماس  

امام علی(ع) در نظر بزرگان اهل سنت...

24 شهریور 1395 توسط افسر جوان...نوری

 


جناب ابوبکر:

هرکس دوست دارد به مردی بنگرد که نزد رسول خدا «ص» عظیم‌ترین منزلت را داشت و قرابتش نیز به آن جناب نزدیک‌تر و دخالتش در رفع حوایج آن جناب و بی‌نیازی خودش از دیگران بیشتر بود به این مرد یعنی علی نگاه کند.


جناب عمر بن خطاب:

«او (علی «ع») مولای من است. زیرا پیامبر شرف را در ولایت علی می‌دید. لذا می‌گفت: نسبت به افراد شریف و با شخصیت محبت و دوستی از خود نشان دهید و در رابطه با حفظ آبروی خود از افراد پست و بی‌شخصیت بپرهیزید و برحذر باشید و دانسته باشید که هیچگونه شرفی به درجه تمامیت نرسید مگر به ولایت علی.»


«مانند علی کسی حق دارد که تکبر ورزد و به خود ببالد. به خدا سوگند اگر شمشیر او نبود، اساس اسلام استوار نمی‌شد. و علاوه بر آن او دانا‌ترین فرد این امت در امر قضاست و با سابقه‌ترین و شریف‌ترین آنان است.


جناب عایشه:

به خدا قسم بین من و علی در قدیم مطلبی جز آنچه که بین زن و خویشان شوهرش می‌باشد وجود نداشته است… و در نظر من او از نیکان است…


جناب سعد بن ابی وقاص:

عامر پسر سعد بن ابی وقاص نقل می‌کند: معاویه پس از طواف کعبه در دارالندوه پدرم را پهلوی خود بر تخت نشاند و به پدرم گفت چه چیز تو را باز می‌دارد که به پسر ابوطالب ناسزا نمی‌گویی؟ پدرم از معاویه ناراحت شد و گفت: به خدا قسم مادام که من سه جمله از رسول خدا درباره او به یاد دارم او را ناسزا نمی‌گویم. برای اینکه اگر یکی از آن سه را درباره من فرموده بود از تمامی نعمتهای ارزنده بیشترش ارج می‌نهادم. اول اینکه شنیدم درباره علی که در بعضی از جنگ‌ها که او را جانشین خود کرد و به جنگ نبرد، علی غمناک شد و گفت: آیا مرا از فیض جهاد محروم می‌فرمایی؟ پیامبر فرمود: آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزله هارون باشی نسبت به موسی، با این تفاوت که دیگر بعد از من نبوتی نیست؟

دوم اینکه شنیدم…

صفحات: 1· 2

 1 نظر

ابوذر انقلاب در نگاه امام خمینی و رهبر معظم آیت الله خامنه ای

19 شهریور 1395 توسط افسر جوان...نوری

امام خمینی(س) در پیامی که به مناسبت رحلت آیت الله طالقانی نوشتند علاوه بر آنکه از وی به عنوان دوستی ارجمند نام بردند، چنین ادامه دادند: «او براى اسلام به منزله حضرت ابوذر بود.»

رهبر انقلاب از بُعد اخلاقی نیز آیت‌الله طالقانی را شخصیتی بسیار ساده و محکم دیده بودند که نه در مقابل سختی و زندان‌های رژیم پهلوی کمر خم کرده و نه در مقابل توجه جریان‌های مختلف که قصد به انحراف کشیدن ایشان را داشتند، سست شدند و این نشان از پاکی و صداقت ایشان دارد
ابوذر انقلاب! رفتی و نگفتی که فلق چشم بر مناجاتِ که بگشاید؟ رفتی و نگفتی که درختان در قنوت شاخه هایشان چه بگویند؟ یاد باد هنگام شیرین بودنت، ای سلسله جنبان آلاله و شقایق. امروز اگر تو نیستی و به آرزوی همیشگی خود رسیده ای، راهت را پاس داشته ایم و از ارزش های انقلاب با جان و دل پاسداری می کنیم. آیت اللّه طالقانی جلوه ایمان بود. در سیمای پرمهرش نور عشق و ایمان خانه داشت و راز و نیاز شبانه اش با پروردگار نمودار خلوص و پاکی بود. یادش گرامی و راه روشن او هرگز بی رهرو مباد.

شخصیت آیت‌الله طالقانی از منظر رهبری:
با توجه به انتخاب آیت‌الله طالقانی به‌عنوان اولین امام جمعه از سوی امام خمینی (ره) و فوت ایشان و نیز به دلیل برخی کج‌فکری‌ها در خصوص ایشان از سوی برخی جریان‌های صدر انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سخنانی درباره‌ی ایشان فرمودند و شخصیت ایشان را در چند حوزه برجسته کردند.
 
از نظر رهبری، شخصیت آیت‌الله طالقانی فقط بُعد روشن‌فکری اسلامی ایشان نیست. ایشان اهل فکر نو البته بر محور دین و نهج‌البلاغه بودند. از نگاه رهبری، تفکر معطوف به مبارزه از مهم‌ترین ویژگی‌های شخصیتی آیت‌الله طالقانی بوده که از دید بسیاری از گروه‌های مذهبی و سیاسی مختلف پنهان مانده است.
 
رهبر انقلاب از بُعد اخلاقی نیز آیت‌الله طالقانی را شخصیتی بسیار ساده و محکم دیده بودند که نه در مقابل سختی و زندان‌های رژیم پهلوی کمر خم کرده و نه در مقابل توجه جریان‌های مختلف که قصد به انحراف کشیدن ایشان را داشتند، سست شدند و این نشان از پاکی و صداقت ایشان دارد.
 
از دید رهبری، آیت‌الله طالقانی شخصیتی بسیار پُرانرژی و باروحیه بودند که هیچ‌گاه خود را از مطالعه و مبارزه دور قرار ندادند. آیت‌الله طالقانی به‌عنوان یک روحانی که با برخی دروس دانشگاهی و زبان انگلیسی نیز آشنایی داشتند، به دلیل منش ساده و خاص خود، از سوی برخی گروه‌ها، مورد ظلم قرار گرفتند که البته چه به‌وسیله‌ی حضرت امام خمینی (ره) که ایشان را اباذر انقلاب نامیدند و چه از جانب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، همواره به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های انقلاب معرفی شده و می‌شوند.

منبع:

به نقل از سایت تبیان

 نظر دهید »

چه تکلیف سنگینی است...!

17 شهریور 1395 توسط افسر جوان...نوری

چه تکلیف سنگینی است،…بلا تکلیفی.

وقتی که نمیدانیم منتظرت ماندیم یا فقط خودمان را به انتظار زده ایم….آقا…!

 2 نظر

چه عواملي در تزكيه نفس نقش دارند؟

16 شهریور 1395 توسط افسر جوان...نوری

چه عواملي در تزكيه نفس نقش دارند؟


عوامل و اسباب متعددي در درون يا برون آدمي وجود دارد كه هريك به نوعي در تزكيه نفس نقش دارد. با توجه به آيات قرآن كريم اين عوامل را مي توان در تزكيه نفس موثر دانست:
1.خداوند: منشأ همه امور خير، خداوند است و تا اراده او به چيزي تعلق نگيرد تحقق آن از سوي بشر امكان پذير نيست، بر اين اساس انسان در همه امور از جمله تزكيه نفس نيازمند عنايت الهي و توفيق اوست و اگر فضل و رحمت خدا نباشد هيچ انساني به تزكيه خود قادر نخواهد بود. «وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»[1] به همين جهت از جمله اسماي الهي كه در روايات و ادعيه ذكر شده «مزكّي» يعني تزكيه كننده است.
2. رهبران الهي: پيامبران ،امامان و اولياي خاص الهي كه منزه از آلودگي اند، به عنوان واسطه فيض الهي و مربي انسان ها از عوامل عمده تزكيه انسان ها به شمار مي روند كه با تلاوت آيات قرآن و بيان احكام الهي و فضايل اخلاقي انسان ها را از آلودگي شرك و گناه و اخلاق رذيله پاك مي كنند. به همين دليل ابراهيم(ع) از خداوند تقاضاي فرستادن پيامبراني مي كند تا نسل او را از آلودگيها پاك كنند: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ»[2] هم چنين خداوند به موسي فرمان مي دهد كه به سوي فرعون رفته، او را به تزكيه فراخواند: «اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى. فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى»[3]
3.پاي بندي به ايمان و عمل صالح: هرچند خداوند با فرستادن پيامبران و توفيق و عنايت خويش زمينه تزكيه انسان ها را فراهم مي كند؛ ولي اين خود افراد هستند كه با پذيرش آگاهانه و آزادانه دعوت انبيا و پاي بندي به دستورات و مقررات الهي ، خود را از بركات بعثت انبيا برخوردار ساخته، پاكي و تزكيه را براي خود رقم مي زنند. از اين رو قرآن كريم از يك سو بهشت و درجات عالي آنرا براي مومنان و صالحان ثابت مي كند و از سوي ديگر همه آنها را جزاي اهل تزكيه مي داند: «وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى. جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّى»[4] و اين بدان معناست كه تزكيه بدون ايمان وعمل صالح به دست نمي آيد. با توجه به آيات قرآن و پيوند عميقي كه بين تزكيه و اعمال انسان ها وجود دارد، مي توان گفت عمده ترين فلسفه تشريع عبادات و مكلف ساختن انسان ها، دوركردن آنها از آلودگي ها و رشد و تكامل معنوي آنان است، چنان كه قرآن در آيات بسياري به برخي از عبادات اشاره كرده و آنها را عامل دوري از آلودگي ها دانسته است؛ مانند:
    الف.نماز: نماز از جمله عباداتي است كه اگر با آداب و شرايط آن بجا آورده شود باعث جلوگيري از آلوده شدن انسان به گناه مي گردد: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَر»[5] و هم اورا از گناهاني كه مرتكب شده پاك مي كند: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ»[6] بر پايه روايتي از پيامبر اكرم(ص) فرمود: «نمازي كه با آداب و شرايط آن اقامه شود گناهان را هم چون برگ خزان مي ريزد.
    ب.انفاق در راه خدا: انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاك شدن و تطهير قلوب از آلودگي ها و صفات ناپسند همچون بخل و دوستي دنيا مي گردد: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بها»[7] در آيات 18-19 سوره ليل نيز به انفاق در راه خدا و نقش آن در تزكيه اشاره كرده و آنرا از صفات متقين دانسته است: «وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى. الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى»[8] در روايات نيز بر تاثير انفاق در تزكيه و محو گناهان تاكيد شده است؛ از جمله پيامبر اكرم(ص) فرمود: « هركس خانواده مسلماني را يك شبانه روز پذيرايي كند خداوند گناهان او را محو مي كند.»[9]

به نقل از شهر خبر
پي نوشت:
[1] . و اگر فضل و رحمت الهي به سراغ شما نمي ‏آمد احدي از شما هرگز پاك نمي‏ شد ولي خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مي‏ كند و خدا شنوا و دانا است. نور،21
[2] . پروردگارا! در ميان آنها پيامبري از خودشان مبعوث كن، تا آيات تو را بر آنها بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد و پاكيزه كند. بقره،129
[3] . به سوي فرعون برو كه طغيان كرده است. و به او بگو: آيا مي‏ خواهي پاكيزه شوي ؟ نازعات، 17-18
[4] . و هر كس مؤ من باشد و عمل صالح انجام داده باشد در محضر او حاضر شود درجات عالي براي اوست. باغ هاي جاويدان بهشت كه نهرها از زير درختانش جاري است هميشه در آن خواهند بود و اينست پاداش كسي كه خود را پاك كند! طه،75-76
[5] . و نماز را بر پا دار كه نماز (انسان را) از زشتي ها و منكرات باز مي ‏دارد.عنكبوت،45
[6] . نماز را در دو طرف روز و اوائل شب برپا دار، چرا كه حسنات، سيئات (و آثار آنها را) بر طرف مي‏ سازند. هود، 114
[7] . از اموال آنها صدقه‏ اي (زكات) بگير تا به وسيله آن آنها را پاك سازي و پرورش دهي. توبه،103
[8] . و به زودي باتقواترين مردم از آن دور داشته مي‏ شود. همان كس كه مال خود را (در راه خدا) مي‏ بخشد تا تزكيه نفس ‍ كند.
[9] . دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن ،بوستان كتاب، قم، 1382،ج7،ص502-500

 نظر دهید »

به مناسبت روز4 ذی الحجه

14 شهریور 1395 توسط افسر جوان...نوری

 
 
تاريخچه كوتاهى از شأن نزول سوره برائت

از آخرين سوره هايى است كه بر پيامبر(ص) در مدينه منوّره نازل گرديد كه داراى يكصد و بيست و نه آيه مى باشد. (علما و مفسران) آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت مى دانند.

مطالعه سوره برائت نشان مى دهد كه قسمتى از آن پيش از جنگ تبوك، قسمتى هنگام آمادگى براى جنگ، و بخش ديگرى پس از بازگشت از جنگ نازل شده است.

آغاز اين سوره تا آيه بيست و هشتم، پيش از فرا رسيدن مراسم حجّ نازل گرديده است. آيات آغازين سوره، درباره وضع مشركان و بت پرستان آن زمان بود. اين سوره در مراسم حجّ، توسّط اميرالمؤمنين(ع) به مردم ابلاغ شد.(1)

امّا سؤال شما را با دو نظريه پاسخ مي‌دهيم:

نظريه اوّل: پاسخ از چگونگى شروع سوره فهميده مي‌شود، زيرا سوره با اعلان جنگ به دشمنان و اظهار بيزارى و پيش گرفتن يك روش سخت در مقابل آنان آغاز شده و روشنگر خشم خداوند نسبت به اين گروه است. از اين رو شروع سوره با “بسم الله الرّحمن الرّحيم” كه نشانه دوستى و محبّت و بيان كننده صفت رحمانيت و رحيميت خدا است، تناسبى ندارد.(2)

اين موضوع در روايتى از حضرت على(ع) نقل شده است. مرحوم طبرسى در تفسير مجمع البيان از اميرمؤمنان نقل مى كند: “اين كه “بسم الله الرّحمن الرّحيم” بر سر سوره برائت (توبه) نازل نشده، به اين جهت است كه “بسم الله” براى رحمت و امنيت و امان مي‌باشد، در حالى كه سوره توبه به خاطر عدم امنيت و جهاد با كفّار و بت‌پرستان نازل شده است".(3)

نظريه دوم: گروهى از مفسّران معتقدند سوره توبه دنباله سوره انفال مى باشد، زيرا در سوره انفال درباره پيمان ها سخن گفته شده، ولى سوره توبه در مورد الغاى پيمان‌ها توسط پيمان‌شكنان بحث كرده،‌ از اين رو “بسم الله” ميان اين دو سوره ذكر نشده است،‌ چون در حقيقت يك سوره اند.

روايتى را مرحوم طبرسى از امام صادق(ع) در اين خصوص نقل مى كند: “ألانفال والبراءه واحدٌ؛ انفال و توبه به منزله يك سوره مى باشد".(4)

نظريه اى كه مشهور است، نظريه اوّل است.

(پى نوشت:
1 - آيت الله مكارم شيرازى،‌ تفسير نمونه،‌ ج 7، ص 271.
2 - همان، ص 273.
3 -  مرحوم فضل بن حسن طبرسى،‌ تفسير مجمع البيان،‌ ج 6 - 5، ص 2، چاپ تهران.
4 - مجمع البيان، ‌ج 6 - 5، ذيل سوره برائت،‌ ص 1.)

به نقل از :

مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 19

آیتم ها

  • حفظ زبان !!!
  • افشاگری_درباره_گناهان❗️
  • اخلاق ناب فرماندهی....
  • سلام مراهم برسان...
  • قرآن کتاب هدایت بشر به سوی کمال است
  • ملاک درک رحمت رحیمی خداوند، تبعیت از امام است
  • ساده ترین راه حاجت گرفتن از جوادالائمه
  • چگونه همنشین خدا شویم؟
  • درجه ای بالاتر از شهادت....!
  • نماز تهجد چیست؟ /آثار و برکات این نماز که از آن بی خبرید

درباره وبلاگ من...

تقدیم به امام زمان(عج) در این وبلاگ از مطالب به روز و مناسبتی بصیرتی و مذهبی باموضوعات مختلف استفاده شده.امیدوارم موردپسند امام عصر(عج)باشد
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس